نتایج جستجوی عبارت «اکبر محمد جانی روستای جزین آباده طشک مدرسه شهید مصطفی خمینی خیبر بدر منطقه حاج عمران حلبچه بمباران شیمیایی گلزار شهدا ۱۳۶۷/۵/۲ ۱۳۳۴/۱/۵ کربلای ۲ کربلای ۵» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
خاطراتی از جمع اوری کمکهای مردمی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
ترسیم کردن و بیان نمودن شور و عشق مردم و علاقه آنان برای مشارکت ملی و کمک به میادین نبرد کاری بس مشکل است . شاید بیان برخی از خاطرات بتواند گوشه‌ای از صحنه‌های شورانگیز و وصف ناشدنی را ترسیم کند. آقای کاویانی برخی از خاطرات خود در هنگام جمع آوری هدایای مردمی را اینگونه شرح می‌دهد: (4-KAVIANI-7) " ... یکروز در روستای چاه نصرویه و چاه دیمه در حال جمع‌آوری هدایا بودیم. هر کسی نسبت به وسع خود،...
زندگینامه جانباز و آزاده چراغعلی مرادی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
چراغعلی مرادی نگهداری فرزند خدامراد، سال 1345 در خانواده‌ای مذهبی، متدین و کشاورز در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام کوشکک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت گذراند. پس از پایان دوره ابتدائی بعلت نبودن مدرسه راهنمائی در روستا و مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرده و به کمک پدرش در امر کشاورزی پرداخت. در خرداد ماه سال 1363 برای اولین بار به جبهه اعزام گردید. به مدت سه...
خاطرات حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ ولی بنایی از حضور رزمندگان شهرستان نی ریز در جنگ
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
یکی از روحانیونی که می‌توان گفت مداوما" در جمع رزمندگان گردان کمیل و گردان فجر حضور داشت، حاج آقا بنایی بود‌. او همدوش با شهید حجه‌الاسلام و‌المسلیمن آقا سید رسول معصومی (ره) از جمله روحانیونی بودند که همراه و همدوش رزمندگان جنگیدند. شهید معصومی‌ به فیض عظمای شهادت نایل آمد و حاج آقا بنایی به خیل جانبازان انقلاب اسلامی پیوست. 1 ایشان روحیه حماسی و حضور فعال رزمندگان شهرستان نی‌ریز در میادین جنگ هشت ساله را چنین بیان...
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی می‌گوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نی‌ریز آمد و گفت: بچه‌ها منتظر بودند‌، عملیات می‌خواهد انجام شود‌. گفتم‌: کجا‌؟ گفت‌: در منطقه اروند‌، طرف فاو. گفتم بعید است‌!. بنظر نمی‌رسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات می‌شود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد‌. از او سؤال کردم. کجا می‌خواهد عملیات شود؟...
به یاد شهید حاج علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چون حبیب‌بن‌مظاهر رفت دهقانپور ما ریش‌چون‌برفش زخون‌پاک‌ او گشتی خضاب مرحبا خوش آمدی ای پیر مرد باوفا چون‌تو بودی از دل و جان عاشق‌وشیدای ما آفرین بر غیرت و برهمت و عـزم تو باد ای حبیب‌ ما چه نیکو آمدی‌خوش آمدی پاسداران را تو پیک جبهه ها بودی پدر تو زخون‌خود محاسن را چه رنگین کرده‌ای چشم‌بر‌در‌هر کسی بودش عزیزی در سفر اینک ای روشن ضمیر و پاک باز و پاک بین پیرمردان توسرمشق شهادت گشته‌ای پیکر پاک...
به یاد شهیدان معانی و نبئی و فیض آبادی و سبقت و صادقی و موسوی و میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شهرما را عجبا زود بهار آمده است همه‌جا‌نقش‌ستاره‌است‌درخشان امروز همچو خورشید که تابید به تاریکیها عطریاس‌و‌گل‌نرگس‌به‌هم آمیخته‌ است بلبلان نغمه سرایندکه درصحن چمن بسکه آویخته قندیل کلا بر سردوش ای عزیزان گره ازدل بگشائید همه دامن دیده فشانید بپای شهدا نوجوانان فداکارکه دوچشم جهان همه‌اندر ره قرآن به صفا گـشته شهید همه یاران خمینی که پی امرخدا شهر امروز سرافراز وگل افشان که دگر سرو قدی چومعانی و نبیئی امروز صادقی موسوی و میرشکاری عزیز احمدی آمده خورشیدی...
و ذالنون و ذالنون ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران جفیر، با آقای قاسم زالپور در کانال بزرگی بودیم. ایشان از یکی از روحانیون سئوال کرد: می‌شود نماز غفلیه را از روی کتاب خواند؟ آن برادر روحانی نیز در پاسخ گفت: آری، آقای زالپور شب در نور ماه کتاب دعایی در نماز بدست گرفته بود هی می گفت و ذالنون و ذالنون.... و چون نور مهتاب برای خواندن جملات کافی نبود؛ نمی توانست بقیه را بخواند. بچه‌ها هم با دیدن این منظره می‌خندیدند و مدتها...
وصیتنامه شهید بهرام زردشت
دانشنامه دفاع مقدس »
بسم الله الرحمن الرحیم الذین امنوا یقاتلون فی سبیل‌الله و الذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا اولیاء الشیطان ان کید الشیطان کان ضعیفا . (سوره نساء، آیه 76 ) آنان که ایمان آوردند، در راه خدا کارزار می‌کنند و آنان که کافر شدند، در راه طاغوت، پس کارزار کنید با دوستان شیطان بدرستی که مکر شیطان سست است. بنام او که از اوییم و بسوی اوییم. بنام خدائی که مهربان است و آمرزنده و داناست و آگاه. برادران و خواهران،...
بیاد شهید نادعلی اکتسابی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ای خدا اکتسابی شهید است افسر پاک جانباز اسلام بهر یاری دین کرد اقدام جان ما باد قربان قرآن با خدا بسته بود عهد و پیمان مرد و مردانه همچون شهیدان زین جهت رفت و درخون طپان شد همسرش زین مصیبت خبرشد گفت ای وای خاکم به سر شد کرد از خانواده جدایی رفت تا جان خود را فدا کرد چهره اش همچو ماهی درخشان آنچنان با خدا عهد بستی اکتسابی زجان ناله سرکرد خانه کفر زیر و...
به یاد شهید جواد توکل
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
لاله سرخ شهادت من جواد با وفایم همچو برگ یاسمن کز شاخ مستانه ریزد همچو زیبا نو گلی تا بر رخ جانانه ریزد من براه انقلاب پاک اسلامی نهادم تا‌چو‌سرو گلستان در گلشن عشقش فتادم بارها در جبهه‌ها‌جنگیده‌و دشمن شکستم راه را بر هر منافق در شبان تار بستم سالها شوق شهادت داشتم یاران خوشرو می نهادم سالها بر درگهش با صد ادب رو همچوحامد‌جانفشاندم‌تابه‌مقصودم رسیدم ‌سرفرازیهانمودم تا به موعودم رسیدم روز پیروزی و جشن انقلاب و ماه...